۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

سادگی مو ساده نگیر

به نظر من آدم ها همشون ساده ان.ساده تر از اونی که به نظر می رسن. خیلی راحت به هم اعتماد می کنن خیلی راحت به هم راه می دن برای نزدیک شدن. خیلی راحت همدیگه رو دوست دارن و خیلی راحت با هم دوست می شن.اما این مذهب و عرف ماست که حصاری می کشه بین جنس های آدمها و این دوستی ها رو سخت و شاید معضل می کنه. برای من اون دنیایی که بتونم توش راحت همه رو دوست داشته باشم .راحت با کسانی که دوست دارم وقت صرف کنم . بتونم توی موقعیت هایی که نیاز دارن به همراهی ،همراهشون باشم و بتونم وقتی که نیاز به همدردی دارن دستشون رو بگیرم و وقتی که سرشار از محبت هستم در آغوش بگیرمشون قشنگترین تصوریه که از دنیا دارم.
به نظرم اگر این محدودیت های دینی و عرفی ما نبود ارتباط ها و دوستی های دو جنس اینقدر دچار مشکل نمی شد. اونهایی که مشکل دارن که در هر حال این مشکل رو دارن اما در مورد اونایی که دنبال اون حس آرامش دوستی و پیدا کردن تکه های پازل وجودشون هستن این محدودیت ها باعث شده که این روابط در حالت متاهلی بشه مشکل و در حالت مجردی بشه عشق.