۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

من آماده ام

خیلی وقته لذت نبردم از خیلی چیزها که دوست داشتمشون. از دیدن فیلمهای خوب. از غرق شدن توی کارهای شلوغ و فوریتی یک تحریریه. یه کار نقاشی یه آموزش خطاطی، یه تلاش موفق یادگرفتن موسیقی ، یه فصل ورزش و مسابقه ، یه دوستی عمیق و خالصانه
خیلی وقته ...
دیروز بالاخره با تمام تنبلی ها وروزمرگی ها جنگیدم وتن به یه ورزش حسابی دادم و حالا آماده ام که دوباره لذت ببرم از تمام چیزهای خوبی که دوستشون داشتم. من از امروز آماده ام.

۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه

بخالت


این بدترین چیزیه که توی محیط های کاری و مخصوصاً اداری و علی الخصوص این اداره لعنتی ما وجود داره : جان به لب آمدن آدمها از دیدن کوچکترین موفقیت و محبوبیت دیگران و چشم دیدن هیچ کس را نداشتن و ... فکر کنم بهش می گن بخل.

هرمس زاده

و امروز موجودی از جنس خدای هرمس زاده شد.
امروز تولد من بود یک روز پر مشغله اداری. اما باز این جنب و جوش می ارزه به بی حوصلگی های کارهای روزمره .
و اینکه من موجود از جنس خدای هرمس هستم من باب تستی که توی فیس بوک عزیز دوستی شیر کرده بود و نتیجه اش برای من این شد که از خدایان یونان سهم من الهام گرفتن از خدای هرمس بود گفتم و ...
روز تولدم بود به همین سادگی...
مربوط به تاریخ 15/7/88